طبیب
باز هم در بین درگیری های این روزها که حتی خاراندن( خواراندن) سر هم برای خودش مشکلی شده، طهورا سرمای شدیدی خورد. طوری که شب تا صبح را مدام گریه کرد و استفراغ...( گلاب به رویتان) .
ما هم امروز کلاس نرفتیم تا این عزیزِ جان را ببریم نزد طبیب....
خودمانیم ها ، در نبود بابای طهورا چه چیزها که بر سرمان نیامد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی