پروردگارا سپاس...
خداوندا امروز چگونه تو را شکر کنم وقتی میبینم طهورایم که هنوز 2 ساله نشده اینقدر کامل و با دایره وسیعی از لغات با من صحبت میکند.... چقدر حس شیرینی دارد همکلامی یک مادر با دختر دلبندش!!!
خدایا این امانتی که به دستانم سپردی یک دختر تمام عیار شده برای خودش. با آن لوس شدن هایش برای بابا و آن غصه خوردن هایش برای مامان و حس مالکیتی عجیب ( که هر روز پررنگ تر میشود) و آن حس زیبایی شناسی اش و کمک کردن هایش در تمیز کردن خانه و..... دلبری ها میکند از ما و همه اهل خانواده.
فقط نمیدانم چرا هر چه طهورا بزرگ تر میشود اضطراب هم بیشتر مرا اذیت میکند؟
بارالها من از عهده تربیت دخترم به تنهایی بر نمی آیم. اصلا من هیچم و همه تویی. خداوندا نگاه پر مهرت را از من و کودکم دریغ نفرما و ما را حتی لحظه ای به خودمان وا نگذار .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی