عکس های آتلیه
سلام.
یه مدت طولانی بود که عکس نگذاشته بودم که امروزدلی از عزا در آوردم و هر چی تو گوشیم مونده بود تکوندم و همه رو با هم قر و قاطی تو یه پست جا دادم. امیدوارم اون ها رو ببینید.
2 هفته پیش با مامان حلما رفتیم آتلیه بهاران و اونجا از طهورا و حلما عکس انداختیم. اصلا قکر نمیکردم عکس گرفتن از دو تا فسقلی انقدر سخت باشه. دیگه آخراش همه مون کلافه شده بودیم مخصوصا بچه ها.....
امروز رفتم عکس ها رو گرفتم ولی چون خانم ناصری سرشون شلوغ بود نتونستن فایل عکس ها رو بهم بدن و قرار شد بعدا برام ایمیل کنن. اما من طاقت نیاوردم و خودم نصفه شب از روی عکس ها عکس گرفتم تا زود اون ها رو تو وبلاگ بذارم. اگه کیفیت پایینه به خاطر همین مسئله است. اما قول میدم تا عکس ها رو دریافت کردم سریع جای این عکس های بیکیفیت رو با فایل اصلیش عوض کنم.
چند روز پیش از فروشگاه نی نی لازم یه کم خرید اینترنتی برای طهورا کردم .
اینم از عکس هاش...
فقط ببخشید اگه بی سلیقه و با نور بد عکس گرفته شده. چون من مجبورم نصفه شب این کار ها رو بکنم دیگه بیشتر از این نتونستم لامپ روشن کنم
این لباس ها رو هم بابا رضا به سلیقه خودش برا طهورا خریده
اینم مدل خواب جدید طهورا
کشته مرده این لبخندشم
طهورا در کنار اسباب بازی فکریش که خاله براش خریده
این لباس رو هم دوست مامانی برای طهورا بافته
این عکس هم مربوط میشه به 3 ماه پیش که دایی اینا اومده بودن خونمون. این هم عکس فاطمه جونمه ( دختر دایی طهورا) تو بغل دایی...
اسم این عکس آرامش قبل از طوفانه
و اینک طوفان.....