برپا
سلام به دختر ماهم طهورا جونی قشنگم
امروز در تاریخ پنج شنبه 23 آذر 91 و در 11 ماه و 2 روزگی حوالی ساعت 11 شب وقتی که مامان داشت برای شامت فرنی درست میکرد تو برای اولین بار بدون کمک هیچ کس و هیچ وسیله ای خودت بلند شدی و ایستادی....
وای عزیزم این یکی از بهترین لحظه های زندگیم بود. حقیقتا خوشحال شدم و اشک در چشم هام حلقه زد. دخترکم انشاالله وقتی خودت مامان شدی میفهمی که یه مادر وقتی راه افتادن بچه اش رو میبینه چه حالی پیدا میکنه...............
خدای خوبم ازت ممنونم به خاطر همه چی.........
خدایا مطمئنا تو از مادر مهربون تری نسبت به بندگانت . خدایا این امانت رو به دستان پر قدرت خودت میسپارم................. خودت نگهدارش باش.........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی